محل تبلیغات شما

صلاحیت بالینی ماه گذشته برگزار شد،قبول شدم.بین منو نظام پزشکی یه پایان نامه فاصله اس.این روزا شبیهِ هیچ روزی از زندگی قبلم نیستن.کشیکایی که یه روز درمیون میشن قدِ کشیک چهل و هشت ساعته های سابق اذیتم میکنن.هیچوقت تو زندگیم به عنوان یه adult انقد زندگیم بدون فکر و درگیر یه ریلیشن شیپ بودن،نبوده.انقد این جوِ تنهایی و پارتنر نبودن به مذاقم خوش اومده که حتی فکرِ یه ریلیشن شیپ جدید هم بهم استرس وارد میکنه.باورم نمیشه که یک ماه از داخلی و فقط سه ماه تا پایان دوره تحصیل هفت ساله ی پزشکی عمومیم مونده.الان به یه ناجی نیاز دارم که منو به جلو هول بده تا پایان ناممو بنویسم و دفاع کنم.این روزا کن بگذرن اینجا ازشون مینویسم.

که گر دست بیداد تقدیر کور،تورا میدواند به دنبال باد،مرا میدواند به دنبال هیچ...

برای مرغِ عشقِ مرده ام...

این روزهای نمیدانم چه رنگی...

یه ,پزشکی ,انقد ,روزا ,زندگیم ,منو ,یه ریلیشن ,تا پایان ,ریلیشن شیپ ,این روزا ,و فقط

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها